خدا جون !
...................................
خدایا بزرگترا می گن بارون رحمت توئه!اما من فکر می کنم وقتی بارون می گیره، تو دلت از آدما گرفته. بارون اشک های توئه؟ نه؟
...................................
خدایا !!!
جالبه که تو به این بزرگی ، هیچ وقت منو به این کوچیکی فراموش نمی کنی، ولی من به این کوچیکی، بعضی وقتا تو رو فراموش می کنم.
...................................
خدای عزیز!
ما خوندیم که توماس ادیسون نور رو اختراع کردو اما توی کلاسهای دینی مون به ما گفتن تو این کار رو کردی. بنابراین شرط می بندم اون فکر تو رو دزدیده.
...................................
خدایا! می خورم بزرگ نمیشم! کمکم کن تا خیلی خیلی بزرگ شم!
...................................
خدایا، دعا می کنم که توی دنیا یه جارو برقی بزرگ اختراع بشه تا دیگه رفتگرا خسته نشن!
...................................
خدای عزیزم! در سال جدید کمک کن تا مادربزرگم دوباره دندون در بیاره آخه اون دندون مصنوعی داره
...................................
خداي عزيز!
شايد هابيل و قابيل اگر هر كدام يك اتاق جداگانه داشتند همديگر را نميكشتند، در مورد من و برادرم كه مؤثر بوده
...................................
من دعا می کنم که خودمون نه، همه مردم جهان روز قیامت به بهشت برن.
...................................
خداي عزيز!
آيا تو واقعاً ميخواستي زرافه اين طوري باشه يا اينكه اين يك اتفاق بود؟
...................................
خداي عزيز!
چه كسي دور كشورها خط ميكشد؟
...................................
خداي عزيز!
آيا تو واقعاً منظورت اين بوده كه "نسبت به ديگران همان طور رفتار كن كه آنها نسبت به تو رفتار ميكنند؟" اگر اين طور باشد، من بايد حساب برادرم را برسم.
...................................
خدای عزیز!
آیا تو واقعاً نامرئی هستی یا این فقط یک کلک است؟
...................................
خدای عزیز!
لطفاً برام یه اسب کوچولو بفرست. من قبلاً هیچ چیز او تو نخواسته بودم.
میتوانی دربارهاش پرس و جو کنی.
...................................
خدای عزیز!
هیچ فکر نمیکردم نارنجی و بنفش به هم بیان.
. تا وقتی که غروب خورشیدی رو که روز سهشنبه ساخته بودی، دیدم. اون واقعاً معرکه بود
...................................
خداي عزيز!
لازم نيست نگران من باشي. من هميشه دو طرف خيابان را نگاه ميكنم.
...................................
خدایا !
شفای همه مریض ها رو بده هم چنین شفای منو تا مثل همه بازی کنم و هیچ کس نگران من نباشه.
...................................
خدا تورو خدا!
آرزوی من این است که ای کاش مامان و بابام عیدی من را از من نگیرند. آنها هر سال عیدیهایی را که من جمع میکنم از من میگیرند و به بچه آنهایی میدهند که به من عیدی میدهند!
...................................
خدای عزیز!
به جای اینکه بگذاری مردم بمیرند و مجبور باشی آدمای جدید بیافرینی، چرا کسانی را که هستند،
حفظ نمیکنی؟
...................................
خدایا! دست شما درد نکند ما شما را خیلی دوست داریم!
نظرات شما عزیزان:
برچسبها: دعای کودکانه,
نوشته شده در جمعه 13 بهمن 1391 ساعت 8:9 نويسنده هستی